روزي دختري ب كوروش كبير گفت ديوانه وار عاشقت هستم .كوروش گفت لياقت زيبايي تو را برادرم كه پشت سرت ايستاده دارد . دخترك بر گشت و چيزي نديد . كوروش گفت اگر عاشقم بودي روي بر نميگرداندي
دنیای قشنگی نیست ...
ادمها مثل رودخانه های جاری اند زلال که باشی
سنگهایت را میبینند و نشانه میروند درست به سمته خودت .
اگر بتوانی خدا را در معشوق حس کنی / دیر یا زود او را در همه جا حس خواهی کرد زیرا همین که این باب برای اولین بارگشوده شود / همین که نظری از خدا به هر کسی بیندازی / دیگر قادر نخواهی بود این نظر را فراموش کنی
بینه دوست داشتن و عشق ورزیدن فرق زیادی است . در دوست داشتن تعهدی وجود ندارد / عشق ورزیدن تعهد است . بهمین علت است که مردم زیاد راجع به عشق حرف نمیزنند .
عشق هرگز دلتنگی برای گزشته و دل واپسی برای اینده ندارد
به همین دلیل هم عشق بسیار ارضاء کننده است .
کاش میدانستم بعداز مرگم اولین اشک از چشمانه چه کسی جاری خواهد شد
و اخرین سیاه پوش که مرا به فراموشی میسپارد چه کسی خواهد بود
تا قبل از مرگم جانم را فدایش کنم
.
راننده اسکناسه مچاله را ازم گرفت و پرسید یک نفری ؟
بی حوصله گفتم خیلی وقته .
گفتم خدایا سوالی دارم ...
گفت بپر ...
گفتم چرا وقتی شادم همه با من میخندند ولی وقتی ناراحتم کسی با من نمیگرید ؟ ...
جواب داد : شادی ها را برای جمع کردن دوست افریده ام و غمها را برای انتخاب بهترین دوست ...
! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذیرفتی!
چه فریبنده ! آغوشم برایت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم !
چه كودكانه ! همه چیزم شدی ! چه زود ! به خاطره یك كلمه مرا ترك كردی !
چه ناجوانمردانه ! نیازمندت شدم ! چه حقیرانه! واژه غریبه خداحافظی به من آمد!
چه بیرحمانه! من سوختم
.
کلیک کن تا بیای به جمع ما
زندگی دفتری از خاطره هاست یک نفر دردل شب یک نفر دردل خاک
یک نفر همدم خوشبختی هاست یک نفر همسفر سختی هاست
چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد ما همه همسفر و رهگذریم
آنچه باقیست فقط خوبیهاست!
سلام سلام
کلیک کن تا بیای به جمع ما
امیدوارم حال همتون خوب باشه هنوز تموم نشده این سربازی رفتن ما :)
آخرای آبان خدا قبول كونه تموم میكنم سربازیو :ی
بعدش وبلاگو آپ می كنم
از دوستای گلم كه نظر برام گزاشتن ممنونم
سربازیمم همون سمنان افتادم :)
وبلاگم عكساش با لا نمیاد باید درست كنم
البته الان نه هرموقع سربازیم تموم شد نت ندارم فلآ
امید وارم همگیتون موفق باشید
<<به نام خدای عاشقا>>
روزگارم بد نیست غم كم میخورم
كم كه نه هر روز كمكم میخورم
عشق از من دورو پایم لنگ بود
غیمتش بسیار دستم تنگ بود
گر نرفتم هر دو پایم خسته بود
شیشه گر افتاد هر دو دستم بسته بود
کلیک کن تا بیای به جمع ما
چند روز یست كه حالم بد نیست
حال ما از این و آن پرسید نیست
گاه بر زمین زل میزنم گاه بر حافظ تفعل میزنم
حافظ فرزانه دل فالم را گرفت یك غزل آمدوحالم را گرفت
مازیاران چشم یاری داشتیمخود غلط بود آنچه ماپنداشت
تعداد صفحات : 12
اواز چت قدیمی ترین چت روم فارسی